هما و كيا

 بعد از مدت ها شروع کردم برای نوشتن     چون احساس می کنم  اومدنتون خیلی نزدیکه     3 مهر نوبت دکتر داشتم نتیجه 3 دوره قرص و آمپول شد     واقعا امیدوارم که  همون دوره ی اول شما ها پیش من باشین این هم یه ژیله و جورابه قرمزه که خودم وقتی خیلی کوچولو بودم بافتم توی اتاق کنار کمد شما آویزونش کردم ...

اول از همه:                     روز زن مبارك                                          همين الان از بازار بر مي گردم     بازار كه چه عرض كنم     نيم ساعت رفتم سر كوچه دم يه مغازه و برگشتم        براي مامانم يه هديه كوچيك گرفتم   هديه براي همه ي مامانا هر چي هم با ارزش باشه نمي تونه هيچ كدوم ...

 اين اسم ها رو من و بابا براتون انتخاب كرديم             اول اين كه مي خواستيم اسم اصيل پارسي و خوش معني باشه      دوم : سه حرفي باشه تا راحت ادا بشه       و بالاخره اين كه حرف آخرش    آ   باشه  كه زيبا تلفظ بشه و به فاميليتون هم بياد اميد وارم شما هم دوست داشته باشيد  دوستون داريم من  و بابا                               ...

سلام جيگراي مامان     چند روز پيش من و بابا باز هم داشتيم در مورد سرويس خوابتون نظر مي داديم     بالاخره نتيجه اين شد كه رنگش تو مايه هاي  كرم   بژ استخوني وقهوه اي روشن باشه و بعضي جاهاش هم فيروزهاي مات كه به كل سرويس بياد طرح روش هم تصميم گرفتيم خرس باشه مامان كلي طرح خرسي براتون پيدا كرده     چون دوست داره با عشق براتون سرويس خوابتونو بدوزه زود شروع ميكنه فقط بايد از خاله بهار بپرسه كه چطوري مي تونه از اونجا براش پارچه هاي عروسكي     ضد حساسيت بفرسته اميدوارم گير بياد تا كم كم دوخت سرويستون رو شروع كنممممممم...

هنوز كه نيومدين  ولي من منتظرتونم      هنوز هيچ حس مادرانه اي ندارم       كه اين يه كم منو مي ترسونه  ولي اگه همون طور كه ميگن يه حس غريزي باشه با اومدنتون توي وجودم حسش مي كنم                                                                         ...